فال حافظ روزانه یکشنبه 26 اسفند 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 20
روزه يک سو شد و عيد آمد و دل ها برخاست ، مي ز خمخانه به جوش آمد و مي بايد خواست نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت ، وقت رندي و طرب کردن رندان پيداست چه ملامت بود آن را که چنين باده خورد ، اين چه عيب است بدين بي خردي وين چه خطاست باده نوشي که در او روي و ريايي نبود ، بهتر از زهدفروشي که در او روي و رياست ما نه رندان رياييم و حريفان نفاق ، آن که او عالم سر است بدين حال گواست فرض ايزد بگذاريم و به کس بد نکنيم ، وان چه گويند روا نيست نگوييم رواست چه شود گر من و تو چند قدح باده خوريم ، باده از خون رزان است نه از خون شماست
اين چه عيب است کز آن عيب خلل خواهد بود
،
ور بود نيز چه شد مردم بي عيب کجاست
تعبیر:
همه ی سیاهی ها و تباهی ها از بین خواهد رفت. از دوستان ریاکار در رنج و عذاب به سر می بری اما با صداقت و صفای دل و ایمان، زندگی خوبی خواهی داشت.
فال حافظ روزانه یکشنبه 26 اسفند 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 191
آن کيست کز روي کرم با ما وفاداري کند ، بر جاي بدکاري چو من يک دم نکوکاري کند اول به بانگ ناي و ني آرد به دل پيغام وي ، وان گه به يک پيمانه مي با من وفاداري کند دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او ، نوميد نتوان بود از او باشد که دلداري کند گفتم گره نگشوده ام زان طره تا من بوده ام ، گفتا منش فرموده ام تا با تو طراري کند پشمينه پوش تندخو از عشق نشنيده است بو ، از مستيش رمزي بگو تا ترک هشياري کند چون من گداي بي نشان مشکل بود ياري چنان ، سلطان کجا عيش نهان با رند بازاري کند زان طره پرپيچ و خم سهل است اگر بينم ستم ، از بند و زنجيرش چه غم هر کس که عياري کند شد لشکر غم بي عدد از بخت مي خواهم مدد ، تا فخر دين عبدالصمد باشد که غمخواري کند
با چشم پرنيرنگ او حافظ مکن آهنگ او
،
کان طره شبرنگ او بسيار طراري کند
تعبیر:
با مشورت کردن با دوستان خوب و مشفق می توانی زودتر به هدف برسی. نا امیدی را از خود دور کن. غم و ناراحتی نمی تواند راه تو را سد کند.
فال حافظ روزانه یکشنبه 26 اسفند 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 357
در خرابات مغان نور خدا مي بينم ، اين عجب بين که چه نوري ز کجا مي بينم جلوه بر من مفروش اي ملک الحاج که تو ، خانه مي بيني و من خانه خدا مي بينم خواهم از زلف بتان نافه گشايي کردن ، فکر دور است همانا که خطا مي بينم سوز دل اشک روان آه سحر ناله شب ، اين همه از نظر لطف شما مي بينم هر دم از روي تو نقشي زندم راه خيال ، با که گويم که در اين پرده چه ها مي بينم کس نديده ست ز مشک ختن و نافه چين ، آن چه من هر سحر از باد صبا مي بينم
دوستان عيب نظربازي حافظ مکنيد
،
که من او را ز محبان شما مي بينم
تعبیر:
اگر ایمان داشته باشی، نا امید و مأیوس نخواهی شد و سختی ها و مشکلات را بهتر تحمل می کنی. راه سعادت و نیک بختی دشوار است اما بالاخره به آن خواهی رسید. ناامید نباش و با گفته های دیگران متزلزل و سست نشو.
فال حافظ روزانه یکشنبه 26 اسفند 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 127
روشني طلعت تو ماه ندارد ، پيش تو گل رونق گياه ندارد گوشه ابروي توست منزل جانم ، خوشتر از اين گوشه پادشاه ندارد تا چه کند با رخ تو دود دل من ، آينه داني که تاب آه ندارد شوخي نرگس نگر که پيش تو بشکفت ، چشم دريده ادب نگاه ندارد ديدم و آن چشم دل سيه که تو داري ، جانب هيچ آشنا نگاه ندارد رطل گرانم ده اي مريد خرابات ، شادي شيخي که خانقاه ندارد خون خور و خامش نشين که آن دل نازک ، طاقت فرياد دادخواه ندارد گو برو و آستين به خون جگر شوي ، هر که در اين آستانه راه ندارد ني من تنها کشم تطاول زلفت ، کيست که او داغ آن سياه ندارد
حافظ اگر سجده تو کرد مکن عيب
،
کافر عشق اي صنم گناه ندارد
تعبیر:
زندگی خوب و سعادتمندی در پیش داری. مغرور و متکبر نباش و با دوستان و اطرافیان با مهربانی رفتار کن. در زمان بی نیازی و توانایی، نیازمندان و کسانی را که به کمک تو امید دارند فراموش نکن.
فال حافظ روزانه یکشنبه 26 اسفند 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 408
اي آفتاب آينه دار جمال تو ، مشک سياه مجمره گردان خال تو صحن سراي ديده بشستم ولي چه سود ، کاين گوشه نيست درخور خيل خيال تو در اوج ناز و نعمتي اي پادشاه حسن ، يا رب مباد تا به قيامت زوال تو مطبوعتر ز نقش تو صورت نبست باز ، طغرانويس ابروي مشکين مثال تو در چين زلفش اي دل مسکين چگونه اي ، کآشفته گفت باد صبا شرح حال تو برخاست بوي گل ز در آشتي درآي ، اي نوبهار ما رخ فرخنده فال تو تا آسمان ز حلقه به گوشان ما شود ، کو عشوه اي ز ابروي همچون هلال تو تا پيش بخت بازروم تهنيت کنان ، کو مژده اي ز مقدم عيد وصال تو اين نقطه سياه که آمد مدار نور ، عکسيست در حديقه بينش ز خال تو در پيش شاه عرض کدامين جفا کنم ، شرح نيازمندي خود يا ملال تو
حافظ در اين کمند سر سرکشان بسيست
،
سوداي کج مپز که نباشد مجال تو
تعبیر:
گردش روزگار به کام تو است و اگر دچار مختصر رنج و غمی شدی، نگران نباش. خونسرد باش و حوصله کن. با همه ی مردم مدارا کن و مغرور نباش. خداوند را شکرگزار باش و قدر نعمات او را بدان و به دیگران محبت کن.
فال حافظ روزانه یکشنبه 26 اسفند 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 256
نصيحتي کنمت بشنو و بهانه مگير ، هر آن چه ناصح مشفق بگويدت بپذير ز وصل روي جوانان تمتعي بردار ، که در کمينگه عمر است مکر عالم پير نعيم هر دو جهان پيش عاشقان بجوي ، که اين متاع قليل است و آن عطاي کثير معاشري خوش و رودي بساز مي خواهم ، که درد خويش بگويم به ناله بم و زير بر آن سرم که ننوشم مي و گنه نکنم ، اگر موافق تدبير من شود تقدير چو قسمت ازلي بي حضور ما کردند ، گر اندکي نه به وفق رضاست خرده مگير چو لاله در قدحم ريز ساقيا مي و مشک ، که نقش خال نگارم نمي رود ز ضمير بيار ساغر در خوشاب اي ساقي ، حسود گو کرم آصفي ببين و بمير به عزم توبه نهادم قدح ز کف صد بار ، ولي کرشمه ساقي نمي کند تقصير مي دوساله و محبوب چارده ساله ، همين بس است مرا صحبت صغير و کبير دل رميده ما را که پيش مي گيرد ، خبر دهيد به مجنون خسته از زنجير
حديث توبه در اين بزمگه مگو حافظ
،
که ساقيان کمان ابرويت زنند به تير
تعبیر:
به آنچه داری قناعت کن. زندگی را با خوش بینی سپری کن و از لحظه لحظه ی آن استفاده کن. غم و اندوه خوردن برای چیز های بی فایده و بی اساس، کاری ابلهانه است. واقع بین باش و به دنبال خیالات بیهوده، خود را دچار رنج و عذاب نکن.
فال حافظ روزانه یکشنبه 26 اسفند 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 5
دل مي رود ز دستم صاحب دلان خدا را ، دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا کشتي شکستگانيم اي باد شرطه برخيز ، باشد که بازبينيم ديدار آشنا را ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون ، نيکي به جاي ياران فرصت شمار يارا در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل ، هات الصبوح هبوا يا ايها السکارا اي صاحب کرامت شکرانه سلامت ، روزي تفقدي کن درويش بي نوا را آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است ، با دوستان مروت با دشمنان مدارا در کوي نيک نامي ما را گذر ندادند ، گر تو نمي پسندي تغيير کن قضا را آن تلخ وش که صوفي ام الخبائثش خواند ، اشهي لنا و احلي من قبله العذارا هنگام تنگدستي در عيش کوش و مستي ، کاين کيمياي هستي قارون کند گدا را سرکش مشو که چون شمع از غيرتت بسوزد ، دلبر که در کف او موم است سنگ خارا آيينه سکندر جام مي است بنگر ، تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا خوبان پارسي گو بخشندگان عمرند ، ساقي بده بشارت رندان پارسا را
حافظ به خود نپوشيد اين خرقه مي آلود
،
اي شيخ پاکدامن معذور دار ما را
تعبیر:
مشکلات و سختیهایی در سر راه تو است اما نگران نباش زیرا سختی روزگار گذراست و تمام می شود. راحتی زندگی در مدارا کردن با دشمنان و جوانمردی با دوستان است. سرنوشت را با صبر و توکل و قناعت به راحتی می توان پذیرفت.
فال حافظ روزانه یکشنبه 26 اسفند 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 253
اي خرم از فروغ رخت لاله زار عمر ، بازآ که ريخت بي گل رويت بهار عمر از ديده گر سرشک چو باران چکد رواست ، کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر اين يک دو دم که مهلت ديدار ممکن است ، درياب کار ما که نه پيداست کار عمر تا کي مي صبوح و شکرخواب بامداد ، هشيار گرد هان که گذشت اختيار عمر دي در گذار بود و نظر سوي ما نکرد ، بيچاره دل که هيچ نديد از گذار عمر انديشه از محيط فنا نيست هر که را ، بر نقطه دهان تو باشد مدار عمر در هر طرف که ز خيل حوادث کمين گهيست ، زان رو عنان گسسته دواند سوار عمر بي عمر زنده ام من و اين بس عجب مدار ، روز فراق را که نهد در شمار عمر
حافظ سخن بگوي که بر صفحه جهان
،
اين نقش ماند از قلمت يادگار عمر
تعبیر:
در روزگار شادکامی به یاد دوستان و نزدیکان باش. غرور و خودخواهی را از وجود خود دور کن. عمر را بیهوده از دست نده و از لحظات آن به خوبی استفاده کن. عاقبت اندیش باش.
فال حافظ روزانه یکشنبه 26 اسفند 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 276
باغبان گر پنج روزي صحبت گل بايدش ، بر جفاي خار هجران صبر بلبل بايدش اي دل اندربند زلفش از پريشاني منال ، مرغ زيرک چون به دام افتد تحمل بايدش رند عالم سوز را با مصلحت بيني چه کار ، کار ملک است آن که تدبير و تامل بايدش تکيه بر تقوا و دانش در طريقت کافريست ، راهرو گر صد هنر دارد توکل بايدش با چنين زلف و رخش بادا نظربازي حرام ، هر که روي ياسمين و جعد سنبل بايدش نازها زان نرگس مستانه اش بايد کشيد ، اين دل شوريده تا آن جعد و کاکل بايدش ساقيا در گردش ساغر تعلل تا به چند ، دور چون با عاشقان افتد تسلسل بايدش
کيست حافظ تا ننوشد باده بي آواز رود
،
عاشق مسکين چرا چندين تجمل بايدش
تعبیر:
از سختی ها و مشکلات زندگی نترس. همه ی مشکلات با صبر و تحمل از پیش راه تو برداشته می شوند. در اجرای تصمیم ها با تعمق و اندیشه باش. با پشتکار و استوار باش تا موفق شوی.
فال حافظ روزانه یکشنبه 26 اسفند 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 405
به جان پير خرابات و حق صحبت او ، که نيست در سر من جز هواي خدمت او بهشت اگر چه نه جاي گناهکاران است ، بيار باده که مستظهرم به همت او چراغ صاعقه آن سحاب روشن باد ، که زد به خرمن ما آتش محبت او بر آستانه ميخانه گر سري بيني ، مزن به پاي که معلوم نيست نيت او بيا که دوش به مستي سروش عالم غيب ، نويد داد که عام است فيض رحمت او مکن به چشم حقارت نگاه در من مست ، که نيست معصيت و زهد بي مشيت او نمي کند دل من ميل زهد و توبه ولي ، به نام خواجه بکوشيم و فر دولت او
مدام خرقه حافظ به باده در گرو است
،
مگر ز خاک خرابات بود فطرت او
تعبیر:
به زودی در کارها به توفیق و پیروزی می رسی و غم ها و رنج ها به شادی و سرور تبدیل می شود. اگر خودپسندی را رها کنی و به ضعف خود اقرار کنی می توانی راه های تازه ای را آزمایش کنی. به خداوند و کمک های او توکل داشته باش.
فال حافظ روزانه یکشنبه 26 اسفند 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 357
در خرابات مغان نور خدا مي بينم ، اين عجب بين که چه نوري ز کجا مي بينم جلوه بر من مفروش اي ملک الحاج که تو ، خانه مي بيني و من خانه خدا مي بينم خواهم از زلف بتان نافه گشايي کردن ، فکر دور است همانا که خطا مي بينم سوز دل اشک روان آه سحر ناله شب ، اين همه از نظر لطف شما مي بينم هر دم از روي تو نقشي زندم راه خيال ، با که گويم که در اين پرده چه ها مي بينم کس نديده ست ز مشک ختن و نافه چين ، آن چه من هر سحر از باد صبا مي بينم
دوستان عيب نظربازي حافظ مکنيد
،
که من او را ز محبان شما مي بينم
تعبیر:
اگر ایمان داشته باشی، نا امید و مأیوس نخواهی شد و سختی ها و مشکلات را بهتر تحمل می کنی. راه سعادت و نیک بختی دشوار است اما بالاخره به آن خواهی رسید. ناامید نباش و با گفته های دیگران متزلزل و سست نشو.
فال حافظ روزانه یکشنبه 26 اسفند 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 216
آن يار کز او خانه ما جاي پري بود ، سر تا قدمش چون پري از عيب بري بود دل گفت فروکش کنم اين شهر به بويش ، بيچاره ندانست که يارش سفري بود تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد ، تا بود فلک شيوه او پرده دري بود منظور خردمند من آن ماه که او را ، با حسن ادب شيوه صاحب نظري بود از چنگ منش اختر بدمهر به دربرد ، آري چه کنم دولت دور قمري بود عذري بنه اي دل که تو درويشي و او را ، در مملکت حسن سر تاجوري بود اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت ، باقي همه بي حاصلي و بي خبري بود خوش بود لب آب و گل و سبزه و نسرين ، افسوس که آن گنج روان رهگذري بود خود را بکش اي بلبل از اين رشک که گل را ، با باد صبا وقت سحر جلوه گري بود
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
،
از يمن دعاي شب و ورد سحري بود
تعبیر:
از آرزو و هدف خود دور افتاده ای. از دوست عزیز خود دور مانده ای و آرزوی دیدن او را داری. نا امید نباش. باز هم می توانی با صداقت و صمیمیت و دعا، شاهد مقصود را در بر گیری.